صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۵۰۸

۱

ز گفت و گو سبک چون موج طوفان دیده می گردم

ز خاموشی گران چون گوهر سنجیده می گردم

۲

ز چشم شور آب زندگانی تلخ می گردد

از آن چون خضر برگرد جهان پوشیده می گردم

۳

ز بس کاهیده ام از سرد مهریهای غمخواران

با اندک روی گرمی موی آتش دیده می گردم

۴

نسیم مصر اگر در کلبه احزان من آید

زوحشت مضطرب چون شمع صرصر دیده می گردم

۵

ندارد ریشه در خاک تعلق گردباد من

خس و خاشاک هستی را به هم پیچیده می گردم

۶

در آن وادی که گل از زخم خارش می توان چیدن

ز کوته دیدگی با دامن برچیده می گردم

۷

مرا روزی که آن خورشید سیما در نظر آید

چو اشک خود تمام شب به گرد دیده می گردم

۸

مجو از من سخن در بزم آن آیینه رو صائب

که در بیرون محفل من نفس دزدیده می گردم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۴۸۷

نظرات