صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۶۸۹

۱

ما نه زان بیخبرانیم که هشیار شویم

یا به بانگ جرس قافله بیدار شویم

۲

ما در آن صبح بنا گوش صبوحی زده ایم

در قیامت چه خیال است که هشیار شویم

۳

فتح بابی نشد آیینه ما را ز جلا

نیست بی صورت اگر در ته زنگار شویم

۴

مغز ما را نه چنان عشق پریشان کرده است

که مقید به پریشانی دستار شویم

۵

ما که از پشت ورق روی ورق می خوانیم

به که قانع به نقاب از رخ دلدار شویم

۶

بحر و کان در نظرش چشم ترست و لب خشک

حسن او را به چه سرمایه خریدار شویم

۷

ما که قانع زبهاریم به نظاره خشک

ادب این است که خار سر دیوار شویم

۸

سرما در قدم دار فنا افتاده است

ما نه آنیم که بر دوش کسی بار شویم

۹

عقل کرده است زمین گیر چون مرکز مرا را

مگر از گردش آن چشم به پرگار شویم

۱۰

می شود از نفس سوخته عالم تاریک

ما به این شوق اگر قافله سالار شویم

۱۱

تا به کی صرف به گفتار شود نقد حیات

صائب آن به که دگر بر سر کردار شویم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۵۷۴
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۴۹۲

نظرات

user_image
شهرام
۱۳۹۵/۰۵/۰۱ - ۱۶:۳۵:۰۹
بیت هفتم شویم شونی نوشته شده