صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۹۴۶

۱

چشم گشایش از خلق نبود به هیچ بابم

در بزم بیسوادان لب بسته چون کتابم

۲

در ملک بی نشانی ازمن چه جرم سر زد؟

کز شش جهت فکندند در پنجه عقابم

۳

هر چند کشتی من بر خشک بسته گردون

نومید بر نگشته است یک تشنه از سرابم

۴

محو محیط وحدت مستغرق وصال است

من از ره تعین سرگشته چون حبابم

۵

در زهد خشک باشد پوشیده مشرب من

آب حیاتم اما خس پوش از سرابم

۶

چون ماه نو تواضع با خاکیان نمایم

با آن شکوه گردون گیرد اگر رکابم

۷

هرگز دلم نبوده است بی داغ عشق صائب

چسبیده است دایم بر اخگری کبابم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۶۹۷
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۴۹۷

نظرات