صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۲۱۲

۱

مروت نیست گل از بوستان پیش از سحر چیدن

بساط خرمی و عیش را ناچیده برچیدن

۲

ز روی گلرخان قانع ز گل چیدن به دیدن شو

که گردد خارخار حرص بیش از بیشتر چیدن

۳

اگر از دردمندی ها شوی باریک، بی زحمت

گل بی خار چون رگ می توان از نیشتر چیدن

۴

زمین گیر وطن قدر سبکباری نمی داند

ز بی برگ و نوایی می توان گل در سفر چیدن

۵

چه خونها می کند در دل خس و خار علایق را

ز گلزار جهان دامان خود چون سرو برچیدن

۶

مکش با گریه مستانه در پرداز دل زحمت

که بیکارست خار و خس ز راه سیل برچیدن

۷

مجو صبر از دل دیوانه در هنگامه طفلان

که تلخی دیده دست و پا کند گم در ثمر چیدن

۸

ز حیرانی مسخر کرد شبنم گلعذاران را

به دست بسته اینجا می توان گل بیشتر چیدن

۹

ز غفلت پهن کردم در ره سیل فنا صائب

بساطی را که می بایست ناافکنده بر چیدن

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۵۵۶
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۱۳۲

نظرات