صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۳۸۹

۱

در کاسه سپهر کند خاک گرد من

رحم است بر کسی که شود هم نبرد من

۲

در شهربند عافیت از خاکساریم

دیوار می کشد به ره سیل گرد من

۳

بی اختیار آب روان می کند ز چشم

چون آفتاب دیدن رخسار زرد من

۴

یک نقطه است اشک در مجموعه غمم

یک مصرع است آه ز دیوان درد من

۵

گرد یتیمی از گهرم گرچه می چکد

بر هیچ خاطری ننشسته است گرد من

۶

قسمت چو ابر گرد جهان می دواندم

تا از کدام بحر بود آبخورد من

۷

هر چند پایه تو بلند اوفتاده است

غافل مشو ز ناله گردون نورد من

۸

نقصان نمی کند کسی از دستگیریم

پایش فرو به گنج رود پایمرد من

۹

صائب ز می مرا نتوان لاله رنگ ساخت

چون شعله رنگ بست بود روی زرد من

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۲۱۷

نظرات