
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۵۸
۱
ز عمر باج ستاند می دو ساله ما
به آفتاب شبیخون زند پیاله ما
۲
ز بی قراری ما دردسر کشد بالین
شبی که دختر رز نیست در حباله ما
۳
ز زیر بال ازان سر برون نمی آریم
که رنگ گل نپرد از نسیم ناله ما
۴
نشسته تا به کمر در میان خاکستر
هنوز تشنه داغ است برگ لاله ما
تصاویر و صوت



نظرات