صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۶۸۴

۱

چند در ایام گل عزلت گزین باشد کسی؟

در بهار این چنین زیر زمین باشد کسی

۲

حسن یوسف در خزان از زردی آیینه است

نیست عیبی در جهان گر پاک بین باشد کسی

۳

جذبه ای کو کز نگین دان این نگین را بر کند؟

چند در گردون حصاری چون نگین باشد کسی؟

۴

تا مگر آهوی فرصت را تواند صید کرد

به که چون صیاد دایم در کمین باشد کسی

۵

نام اگر نیک است اگر بد، سنگ راه سالک است

در طلسم نام تا کی چون نگین باشد کسی؟

۶

زلف جانان را چه نسبت با حیات جاودان؟

حیف باشد اینقدر کوتاه بین باد کسی!

۷

جامه خاکستری آب حیات آتش است

عشق می خواهد که خاکسترنشین باشد کسی

۸

خنده کردن، رخنه در قصر حیات افکندن است

خانه دربسته باشد تا غمین باشد کسی

۹

آب صاف و تیره صائب دشمن آیینه است

به که فارغ از خیال مهر و کین باشد کسی

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۳۷۱

نظرات

user_image
فرّخ
۱۳۹۳/۰۶/۱۵ - ۰۲:۰۳:۲۴
لطفا بیت 6، مصرع 2 به:حیف باشد اینقدر کوتاه‌بین باشد کسی!اصلاح گردد.