صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۷۷۳

۱

نگه چون شمع درگیرد ز روی روشن ساقی

ید بیضا شود دست از بیاض گردن ساقی

۲

دماغ عیش می گردد دو بالا می پرستی را

که در هر ساغری چیند گلی از گلشن ساقی

۳

خراب گردش ساغر به حال خویش می آید

مبادا هیچ کس بیخود ز چشم پرفن ساقی

۴

اگر می نیست ساقی را مهل از پای بنشیند

که بیش از دور ساغر نشائه بخشد گشتن ساقی

۵

مرا آن روز از پستی برآید اختر طالع

که سر بیرون کنم چون تکمه از پیراهن ساقی

۶

رفیق راه دور بیخودی شایسته می باید

مده در منتهای مستی از کف دامن ساقی

۷

چراغ بی فروغ صبح را ماند ز لرزانی

بیاض گردن مینا، نظر با گردن ساقی

۸

غم عالم نمی گردد به گرد میکشان صائب

مشو تا می توانی دور از پیرامن ساقی

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۴۱۶

نظرات