
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۹۷
۱
افسردگی است چاره دل دردمند را
خاکسترست بستر راحت سپند را
۲
از دار و گیر عشق، ملایک مسلمند
صید حرم چه قدر شناسد کمند را؟
۳
خضری است شوق دوست که چون راه سر کند
بیرون برد مسلم از آتش سپند را
۴
تا خط مشکبار تو آمد به روی کار
آماده گشت نافه چین ریشخند را
۵
همت بلند دار که خورشید تربیت
در چاشنی است میوه شاخ بلند را
۶
طالع نگر، که خار و خس ما نکرد دود
جایی که ماهتاب بسوزد سپند را
۷
ای باد اگر به گلشن طهران گذر کنی
از ما بپرس صائب نادردمند را
تصاویر و صوت

نظرات