صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۷۲۵

۱

پیچیده درد هجر تو بر یکدگر مرا

شاید غلط به نامه کند نامه بر مرا

۲

از هیچ کس مرا گله ای نیست چون گهر

کز آب خود شده است گره سخت تر مرا

۳

چون نور آفتاب، پر و بال من شود

هر چند روزگار کند بی سپر مرا

۴

باشد ز چشم مور، مرا باغ دلگشا

آید جهان ز بس به نظر مختصر مرا

۵

چون منتهای طلب من محو گشتن است

هر موجه سراب شود راهبر مرا

۶

چون تیر، تا هدف نکنم هیچ جا مقام

بیچاره رهروی که شود همسفر مرا

۷

تا بود چون حباب سبکبار زور قم

باد مراد بود ز موج خطر مرا

۸

چندان که موی بیش ز پیری شود سفید

کوته شود امید چو شمع سحر مرا

۹

در هیچ جا قرار ز شوخی نمی کنی

نظاره تو ساخت پریشان نظر مرا

۱۰

شستم ز گریه دست که غیر از گداختن

چون شمع نیست حاصلی از چشم تر مرا

۱۱

عشقم چنان ربود که دنیا و آخرت

افتاد چون دو قطره اشک از نظر مرا

۱۲

صائب ز هوش ناقص خود می کشم ملال

خوشوقت باد آنکه کند بی خبر مرا

۱۳

صائب به اهل عشق بود روی حرف من

دل وا شود ز سوختگان چون شرر مرا

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۳۷۵
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۲۶۱

نظرات

user_image
مهدی اچ
۱۳۹۵/۰۳/۰۴ - ۱۱:۵۳:۵۰
در بیت هفتم، به نظر می آید که باید زور غم باشد تا زور قم که بی معنی است، لااقل من معنایی برایش نمی فهمم.
user_image
نارون
۱۳۹۸/۰۶/۱۹ - ۱۶:۳۵:۰۲
بیت هفتم باید زورقم باشه به معنی زورق من . فاصله بین زور و قم باید حذف بشه.