
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۷۴۵
۱
دادم ز شور عشق به سیلاب خانه را
کردم به خارخار بدل آشیانه را
۲
افزود نشأه لب میگون او ز خط
کیفیت است بیش، شراب شبانه را
۳
در آه اختیار ندارند اهل درد
آتش گره به سینه کند چون زبانه را؟
۴
از خط سبز اگر چه سیه مست شد لبت
بی اختیار می کند انشا بهانه را
۵
گلبانگ خوبتر بود ای شاخ گل ز زر
از بلبلان دریغ مدار آب و دانه را
۶
در شوره زار نیست ثمر تخم پاک را
بر زاهدان مخوان غزل عاشقانه را
۷
بلبل گلوی خویش عبث پاره می کند
تأثیر نیست در دل خندان ترانه را
۸
حق گرهگشا به گره بی نهایت است
کاکل چرا به سر ندهد جای شانه را؟
۹
ممنون شوم ز هر که به من کج کند نگاه
کز تیر کج ز جا نرود دل نشانه را
تصاویر و صوت

نظرات