
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۹۵
۱
ساقیِ محجوب میباید شرابِ عشق را
آتشِ هموار میباید کبابِ عشق را
۲
در حریمِ ما ندارد شمعِ بیفانوسِ راه
شاهدِ بیپرده میسوزد حجابِ عشق را
۳
تیشهای در کارِ هستی میکَنَم چون کوهکن
چند دارم در پسِ کوه آفتابِ عشق را
۴
عالمی را آهِ دردآلودِ من دیوانه کرد
هیچ کافر نشنود بوی کبابِ عشق را!
۵
از کمندِ رشتهٔ عمرِ ابد سر میکشید
خضر اگر مییافت ذوقِ پیچ و تابِ عشق را
۶
هرکه را در مغز پیچیده است بوی عقلِ خام
میشناسد اندکی قدرِ گلابِ عشق را
۷
هر کسی را هست صائب قبلهگاهی در جهان
برگزیدم از دو عالم من جنابِ عشق را
تصاویر و صوت



نظرات