
سعیدا
شمارهٔ ۴۲۶
۱
گوشه ای نیست که آن جا نرسد پای فراق
منزلی نیست که خالی نبود جای فراق
۲
ساحل وصل کجا روی نماید در خواب
کشتی هر که بیفتاد به دریای فراق
۳
در هراسم ز کف پای خیالش که بسی است
حجر تفرقه در دامن صحرای فراق
۴
ز امتحان سامعه از پنبهٔ غفلت پر کرد
گوش عالم نشد آسوده ز غوغای فراق
۵
مطرب دور دو آهنگ به هم راست نکرد
نغمهٔ غیر مخالف نشد از نای فراق
۶
هیچ در محکمهٔ شرع قضا صاف نشد
از محبان سر کوی تو دعوای فراق
۷
تا شنیدم که به هر عسر سعیدا یسری است
از دل و جان شده ام طالب و جویای فراق
تصاویر و صوت

نظرات