صفایی جندقی

صفایی جندقی

شمارهٔ ۱۱۶

۱

صفایی مگر ز نو نگاری دگر گرفت

که پیرانه سر دگر جوانی ز سر گرفت

۲

بدین رای و رو ترا که یارد ملک شمرد

بدین خلق و خو ترا که تاند بشر گرفت

۳

تو با این وفا و مهر دل و دیده اش نبود

به مهر آن بی وفا که دل ز مهر تو برگرفت

۴

زبان کوکش از بیان شکر ریزد از دهان

خجل آنکه از عمی رخت را قمر گرفت

۵

به زلف ورخت مباح که مالم هبا شمرد

به چشم و لبت حلال که خونم هدر گرفت

۶

صفایی زیان نکرد به سودای عشق تو

دلی داد و از غمت دو عالم جگر گرفت

تصاویر و صوت

دیوان اشعار صفایی جندقی به کوشش سید علی آل داود - تصویر ۱۸۶

نظرات