صفایی جندقی

صفایی جندقی

شمارهٔ ۱۵۰

۱

نه او روزی دو، ترک بد سری کرد

نه یک شب طالعم نیک اختری کرد

۲

نه روی دولتم دیدار بگشود

نه یکبارم سعادت رهبری کرد

۳

نه مرگم از غم هجران رهانید

نه مردی بر مرادم یاوری کرد

۴

نه یارم از تعدی دست برداشت

نه عدل پادشاهم داوری کرد

۵

پس از عمری به قتلم رانده تهدید

مرا جانان عجب یادآوری کرد

۶

جز او در کسوت اسلام کشنید

مسلمانی که چندین کافری کرد

۷

به جورش بردباری های من بود

که او را بر جفاجویی جری کرد

۸

بدین سان بسملم بگذشت و بگذاشت

معاذ الل که این استمگری کرد

۹

توهم گیری جهانی با سر انگشت

اگر جم کارها ز انگشتری کرد

۱۰

صفایی رازت از مردم نهان داشت

وگر نظم سخن های دری کرد

۱۱

برید اول زیان خامه و آنگاه

از این غم پاره ای را دفتری کرد

تصاویر و صوت

نظرات