صفایی جندقی

صفایی جندقی

شمارهٔ ۱۹۳

۱

به بزمم دوش حورا پیکری بود

که هر عضوش به فردوسم دری بود

۲

در آن مستی ندانستم سر از پای

که در سرم نهان با وی سری بود

۳

دلی بگرفت و صد جانم عوض داد

درین سودا عجب سودآوری بود

۴

نکردی ترک بالفرضش ز آغاز

در امکان ممکن ار زین بهتری بود

۵

مذاق تشنه کامان را دمادم

به نوشین درج مرجان کوثری بود

۶

به اخذ ملک بی سامان دل ها

به مژگان صف آرا لشکری بود

۷

به منع سرکشی برگردن عقل

ز مشکین طره پیچان چنبری بود

۸

دل و دینم ربود از یک تجلی

صفایی را عجب غارتگری بود

تصاویر و صوت

نظرات