صفایی جندقی

صفایی جندقی

شمارهٔ ۲۶۸

۱

تنی جز خاطر لیلی به غم دلشاد نشنیدم

سری جز گردن مجنون به بند آزاد نشنیدم

۲

هلاکم در صفوف غمزه ات نبود غریب اما

مروت بین که من یک صید و صد صیاد نشنیدم

۳

مدد جست از میانت طرگان در دل ربایی ها

طناب از موی دارد چشم استمداد نشنیدم

۴

بنای عشق محکم تر ز سیل دیده شد دل را

ز ویرانی بلادی را چنین آباد نشنیدم

۵

به جز یاد تو کآمد منتهای کام ناکامان

عروسی را به خلوتگاه صد داماد نشنیدم

۶

به قتلم خاستی کز ناله ام آسوده بنشینی

بدین زودی چنین تأثیری از فریاد نشنیدم

۷

بدین دستم که دل پامال در میدان آن مژگان

شهیدی در سیاستگاه صد جلاد نشنیدم

۸

به ترک عشق بس تهدید ها راندم صفایی را

جوابی از وی الا هر چه بادا باد نشنیدم

تصاویر و صوت

نظرات