
صفایی جندقی
شمارهٔ ۳۰۷
۱
از آن طره ی مشکفام جانان
افتاد دلم به دام جانان
۲
از ناوک غمزه ترک او ریخت
خون دل ما به جام جانان
۳
جان می دهمش به مژدگانی
آرد کس اگر پیام جانان
۴
یک روز وصال و سال ها هجر
فریاد ز انتقام جانان
۵
برخیز و بریز خون که شادم
گر قتل من است کام جانان
۶
قطع از خود و ماسوا علی الفرض
شرطی است از التزام جانان
۷
ترکش به جنود غمزه دل برد
نالیم ز خاص و عام جانان
۸
بهتر ز حلال هردو گیتی است
این یک تکه حرام جانان
۹
صدکوه ز زر پخته اولی است
یک صفحه سیم خام جانان
۱۰
با رسوایی خوشم صفایی
چون ننگ من است نام جانان
تصاویر و صوت

نظرات