
صفایی جندقی
شمارهٔ ۳۸۶
۱
زیانت خود چه بود از مهربانی
که کردی با سبک روحان گرانی
۲
به سختی های هجرانت نمودم
ولی می میرم از این سخت جانی
۳
ترا تا دامن از دستم رها شد
نگستردم بساط کامرانی
۴
ز خاکم بوی غم خواهی شنیدن
چو من رحلت کنم زین دار فانی
۵
مرا از دیگران افزون بزن زخم
که در حشرم شناسی زین نشانی
۶
چو سگ های سر کوی تو ای کاش
مرا بودی مقام پاسبانی
۷
ترحم کن بر این پیر گرفتار
که یا رب کام یابی از جوانی
۸
به سودای غمت شادم ولی باز
غمم حاصل بود زین شادمانی
۹
چه خسروها که فرهاد توگشتند
به شور حسنت ای شیرین ثانی
۱۰
صفایی کردی از عشقش تبرا
مرا انداختی در بدگمانی
نظرات