صفایی جندقی

صفایی جندقی

شمارهٔ ۳۸۸

۱

دل از دستم ربود آن یار جانی

نبودش گرچه قصد دل ستانی

۲

مسلمانی از آن کافر بیاموز

که با صد کینه دارد مهربانی

۳

به عهد پیریم یاری وفادار

به دست آمد دریغ از جوانی

۴

ندانستم که می گردم گرفتار

وگرنه می نکردم دیده بانی

۵

به بالا رستخیزی کرده بر پای

کجا بود این بلای ناگهانی

۶

به تحریر حدیث حسن جانان

قلم را نیست چندان تر زبانی

۷

بیا بنگر میانش را به دقت

بدون لفظ دریاب آن معانی

۸

به شرط دسترس در پایت ای دوست

مرا ناید دریغ از جان فشانی

۹

مرا محکوم خود فرما که زیبد

ترا بر جسم و جانم حکمرانی

۱۰

صفایی از وفایت نگسلد دل

مکن درباره ی او بدگمانی

تصاویر و صوت

دیوان اشعار صفایی جندقی به کوشش سید علی آل داود - تصویر ۳۳۰

نظرات