
صفایی جندقی
شمارهٔ ۴۰۵
۱
از تو ای دوست چه پنهان رهم افتاد به کویی
که دل افکند مرا در هوس روی نکویی
۲
دلبری جان شکری پرده دری نکته درایی
گلرخی سرو قدی سنگ دلی سلسله مویی
۳
گل نوشین دهنی سرو صنوبر حرکاتی
سنگ خارا شکنی سلسله غالیه مویی
۴
لعبت لاله عذاری صنم باده گساری
سرکشی سیم تنی نوش لبی نادره گویی
۵
رسدش مو به میان با همه خردی عجب آرم
وین عجب تر که میانش نرسیده است به مویی
۶
خاک دل رفت به بادم به هوای سر زلفی
آب رخ ریخت به خاکم همه از آتش رویی
۷
سوزن و رشته ز زلف و مژه می ساز فراهم
تا مگر زخم مرا زین دو توان کرد رفویی
۸
گر نشیند چه شود بار برین دیده ی گریان
سروی آنسان نکند جای مگر بر لب جویی
۹
صرف جانان شد اگر عمر صفایی مخور انده
جاودان زنده بمانی توکه جان داده اویی
نظرات