
صفایی جندقی
شمارهٔ ۹۶
۱
زاهد مرا که بی می و شاهد حضور نیست
تکلیف توبه چیست اگر حکم زور نیست
۲
من نفی رنج را به ضرورت خورم شراب
در نهی بالضروره نزاعی ضرور نیست
۳
کوثر بود از آن تو ساغر از آن من
و ز سهم خود نفور کس الا کفور نیست
۴
روزی مبرده رشک به عیش مدام ما
می خوشگوارتر ز شراب طهور نیست
۵
ما می کشیم ساغر و داریم اعتراف
و آن باده نیز قسمت اهل غرور نیست
۶
یا رب بود که باز کرامت کنی به ما
وین مکرمت زخلق کریم تو دور نیست
۷
بخشی به رغم مفتیم آرامگه ارم
هر چند بنده درخور حور و قصور نیست
۸
با پیل برزنم اگر آید نوید عفو
اما در انتقام توام تاب مور نیست
۹
با صد جهان گناه صفایی به فضل دوست
با کم ز طول برزخ و عرض نشور نیست
نظرات