صفایی جندقی

صفایی جندقی

۲۷- شخص شقاق و شیطنت شد به جهنم از جهان

۱

شخص شقاق و شیطنت شد به جهنم از جهان

شکر خدا که زین قضا دولت دین فزوده شد

۲

رسته شرک و شید و شک گشت کساد حبذا

شغل شقا تباه ماند امر نفاق روده شد

۳

خیل عناد را به رخ شست فرو غبار غم

اهل وداد را ز دل زنگ عنا زدوده شد

۴

ساخت سگی به صخره جا، کش به حیات این سرا

ز آتش خوی اوسقر صد کرت آزموده شد

۵

داد مپرس و دین مگو همره.. کفایتش

هر دو به عهد کودکی از کف او ربوده شد

۶

عین عنن که عیب وی گر همه عمر بشمری

نیست یکی ز صد هزار آنچه به ما نموده شد

۷

دفتر لعن و طعن او وانکنم که بی سخن

نیست فزون ز نقطه آنچه از آن سروده شد

۸

کرد صفائی از ادب، سال هلاک وی طلب

بی کم و بیش در جواب آنچه از او شنوده شد

۹

گفت که پای... کم گیر و به ماتمش بگو

جاده ی جواد دون رو بسفر گشوده شد

۱۰

۱۲۸۷ق

تصاویر و صوت

دیوان اشعار صفایی جندقی به کوشش سید علی آل داود - تصویر ۵۵۰

نظرات