صفایی جندقی

صفایی جندقی

بند ۱۰

۱

آن نعش نازنین تو بی سر کجا رواست

و آن سر جدا فتاده ز پیکر کجا رواست

۲

یک قلب و تیغ ها همه تا قبضه ای دریغ

یک جسم و تیرها همه تا پر کجا رواست

۳

آن حنجری که بوسه گه خاتم رسل

دندان گزای دشنه و خنجر کجا رواست

۴

گیرم صواب گرچه خطا هرچه برتو رفت

اسبت بکشته تا ختن آخر کجا رواست

۵

نو خط برادران ترا تشنه لب دریغ

کشتن فراز دیده ی خواهر کجا رواست

۶

سرگشته خواهران ترا خسته دل فسوس

بستن به پیش چشم برادر کجا رواست

۷

فرزند اگر فرنگی و مادر اگر مجوس

قتل پسر برابر مادر کجا رواست

۸

یک حلقه خواهران و زنان را اسیر و عور

بازو به بند و نای به چنبر کجا رواست

۹

زن های بی برادر و اطفال بی پدر

خشم آزمای خصم ستمگر کجا رواست

۱۰

آن گونه تاب تشنگی آن طرفه قحط آب

براهل بیت ساقی کوثر کجا رواست

۱۱

ذل اسیری و غم قتل و نهیب نهب

در حق خاندان پیمبر کجا رواست

۱۲

برچهره ی حریم خدا ز آستین و کف

در چشم خلق پرده و معجز کجا رواست

۱۳

آن کاروان بی سر و سالار را به راه

قید و طپانچه قاید و رهبر کجا رواست

۱۴

در بزم کربلا شهدا را ز دور چرخ

از خون حلق باده و ساغر کجا رواست

تا کربلا به پاست بلایی چنین که دید

جوری چنان که کرد و جفایی چنین که دید

تصاویر و صوت

نظرات