
صفی علیشاه
بخش ۱۰۰ - ذوالعقل و العین
۱
دگر صولی که داند سر کونین
نماید شرح از ذوالعقل و العین
۲
کسی باشد که بد و ماسبق دید
حق اندر خلق و خلق اندر بحق دید
۳
نشد محجوب در هر یک ز دیگر
نه بیند بلکه جز واحد سراسر
۴
حق از وجهی و خلق از وجه دیگر
نه محجوب از شهود وجه اکبر
۵
بود آن وجه اکبر عین واحد
که واحد جمله را بیند مشاهد
۶
مزاحم نیست کثرت بر شهودش
که در کثرت عیان باشد وجودش
۷
بکثرت جلوه گر ذات الاحد دید
احد کی دیده صاحب رمد دید
۸
تو با هم بینی ار مرآت و صورت
بدون غفلت از مرآت و طلعت
۹
شهود هر دو در توحید سالم
ز یکدیگر تو را نبود مزاحم
۱۰
تبا شد حاجبی پیش تو ما بین
تو را خواند صفی ذوالعقل و العین
۱۱
در این کثرت نه بینی جز احد را
کنی راجع بیک واحد دو صد را
نظرات