
صفی علیشاه
بخش ۱۹۱ - بابالعین العالم بفتح اللام
۱
چنین گویند ارباب معانی
که عالم نیست غیر از ظل ثانی
۲
نباشد جز وجود حق باهر
تمام ممکنات اندر مظاهر
۳
چو خورشید وجودش پرده در شد
بصورتهای ممکن جلوهگر شد
۴
ظهورش بالتعین نزد آگاه
مسمی گشت بر اسم سوی الله
۵
ز حیث اعتباری کآن اضافت
بسوی ممکناتست از لطافت
۶
وجودی بهر ممکن نیست الا
بمحض اعتبار و نسبت از ما
۷
وگرنه خود وجود او عین حق است
همه غیب و شهود او عین حق است
۸
بمعدومیت خود کل ممکن
بود ثابت بعلم حق و کائن
۹
حق اندیشان که بر حق راه جویند
مگر آنرا شئون ذات گویند
۱۰
بود عالم مثال جسم و صورت
درآن حق است هم روح هویت
۱۱
تعینها وجود واحدی را
که آیانند بود واحدی را
۱۲
همه احکام اسم ظاهر اوست
ز جلوه باطن بس قاهر اوست
نظرات