صفی علیشاه

صفی علیشاه

بخش ۲۰۳ - العارالعظیم

۱

دگر عار عظیم اندر ضمیرت

که شد تفسیر بر مقت کبیرت

۲

ز نقص عهد می‌باشد اشارت

که هست از قول بیفعلت امارت

۳

اگر در جمع مردان داخلی خود

همان میگو که بروی عاملی خود

۴

بهیچ اندازه‌ئی قابل نباشی

که گوئی آنچه را عامل نباشی

۵

ز گفتاری که دروی نیست کردار

حذر کن تا نگیرد در گلوخار

۶

ز قول بی‌حقیقت نزد معبود

نبد مبغوض‌تر ز اشیاء مردود

۷

ز حق بر تک اینحال از متانت

روا باشد که جوئی استعانت

۸

بسا لعنت بر آن دستار و ریش است

که کذبش بر خدا و خلق و خویش است

۹

غرض لفظی که او بی‌اعتبار است

به پیش اهل غیرت سخت عار است

۱۰

هر آن قولی که دروی نیست افعال

نباشد صاحبش را رو باقبال

تصاویر و صوت

نظرات