
صفی علیشاه
بخش ۲۲۴ - عبدالرزق
۱
ولیی عبد رزاقش بود نام
که از حق یافت رزقش وسعتی تام
۲
کند پس بر عبادالله ایثار
برزق خویش و دارد شکر ازینکار
۳
اگر خواهد دهد از نیم نانی
بعمری رزق بر خلق جهانی
۴
شوند ار خلق یکجا مهیمانش
نیاید هیچ کم از سفره نانش
۵
از آن رزق مبارک کش خداداد
بایثار او بکل ماسوا داد
۶
کسی کو یبسط الرزقش نصیب است
بفیض من یشاالله قریب است
۷
حق از خیرش جهانرا کرد آباد
برزق خلق بسط از خیر او داد
۸
دهد رزاق مطلق بر خلایق
هر آن رزقی که در حالیست لایق
۹
بود رزق بدن ماکول و ملبوس
دگر هم رزق حس ادراک محسوس
۱۰
بود رزق خیال ادراک عالی
بر اشباح و صورهای خیالی
۱۱
خود آن از ماده باشد مجرد
بمعنی دون مقدار اینست در حد
۱۲
بتحقیق محقق رزق و هم است
معانیی که جزئی نزد فهم است
۱۳
دگر هم رزق عقل است ار که دانی
علوم حقه و آن کلی معانی
۱۴
بود پس واسطه کل عبد رازق
رسد هر رزق از وی بر خلایق
نظرات