
صفی علیشاه
بخش ۲۵۲ - عبدالحکیم
۱
بود عبدالحکیم آن کوست بینا
بموقعهای حکمت اندر اشیاء
۲
موفق او بتوفیق سداد است
بقول و فعل کز حقش نهاد است
۳
نبیند او خلل در شیئی الا
کند مسدودش ار دارد تقاضا
۴
نبیند هم فسادی در مقامی
که نارد بهر اصلاحش قیامی
۵
نبیند هیچ نامعمور جائی
که ننهد بر تعمیرش بنائی
۶
نگردد مشتبه قصدم ز ویران
نه آن باشد که میفهمند خلقان
۷
بود مقصودم از ویرانه حالی
که اندر نظم تام آید خلالی
۸
معانی را بجای خود نکو فهم
ز مو باریکتر شو مو بمو فهم
نظرات