
صفی علیشاه
بخش ۳۰۱ - عبدالوارث
۱
تو عبدالوارث آنرا دان که حادث
چو شد فانی جانرا اوست وارث
۲
خود اینهم از خواص اسم باقیست
بر اهل دور وارث وجه ساقیست
۳
پس از فوت و فنای کل اشیاء
نماند کس بغیر از وجه یکتا
۴
چو گردد قطرهها بر بحر راجع
شود بر قطره وارث بحر جامع
۵
ز عبدالوارث ار جوئی نشانه
چو سوی فرق سازندش روانه
۶
بود او وارث علم نبیین
پیمبر یا وصی باشد بتعیین
نظرات