
صفی علیشاه
بخش ۳۲۸ - الفتره
۱
بود فترت خمود آن حرارت
که لازم بد طلب را در عمارت
۲
در اول گر نباشد التهابی
نیابد کار فقرش رنگ و آبی
۳
در اول گر نباشد اشتعالش
بود که احتمالی بر کمالش
۴
بسا رهرو که تا آخر قدم را
نیفتد از حرارت نیم دم را
۵
خود این آثار عشق بیفتور است
که زاید هر دم او را وجد و شور است
۶
حرارت عرش معنی را عمود است
و زان گرمی مگر فترت خمود است
نظرات