
صفی علیشاه
بخش ۳۵۳ - الکلمه
۱
کلمه هست بر چشم مشاهد
کنایت در یقین از کل واحد
۲
ز ماهیات و اعیان و حقیاق
ز موجودات خارج هم بلایق
۳
دگر فیالجمله از هر ذی تعین
که او را هست در حدی تمکن
۴
بود مخصوص معقولات لایق
ز ماهیات و اعیان وحقایق
۵
معین بر کلمه معنویه
و یا غیبیه گردانی رویه
۶
دگر هم خارجیات شهودی
کلمه شد اگر دانی وجودی
۷
مجردها مفرقها کدام است
کلمه تامه وین خود تمام است
۸
کلمه پس سه قسم آمد بتحقیق
بفهم هریک از حق جوی توفیق
۹
یکی غیبه و هم معنویه
وجودیه دوم اند رویه
۱۰
دگر هم تامه در ثالث آمد
جهان از این سه معنی حادث آمد
نظرات