
صفی علیشاه
بخش ۳۵۵ - الکنزالمخفی
۱
بود آن کنز مخفی ذات حضرت
که شد تعبیر از غیب هویت
۲
بواطن را خود او بطن الاخیر است
هم او از بطن ذات خود خبیر است
۳
از آنرو ذات خود را خوانده کنزی
که گنج او راز دارائیست رمزی
۴
بمخزن هر چه را باشد بهائی
نهان دارند از بهر غنایی
۵
خود آن گنجی که ذات بینشان بود
در آن درهای سلطانی نهان بود
۶
چو ظاهر شد گهرها زان برون ریخت
لئالی هستی از مخزن فزون ریخت
۷
جهانرا پرز زر معدنی کرد
ز جود خویش اشیاء را غنی کرد
نظرات