صفی علیشاه

صفی علیشاه

شمارهٔ ۳۵

۱

فرو مانده‌ای گر به غم و ابتلائی

نمایم ترا ره به دار الشفائی

۲

شفاخانه حق از سبق رحمت

هر آن درد را هست آنجا دوائی

۳

حسین آن خداوند ملک شهادت

که از مهر او نیست برتر ولائی

۴

بود سایه‌اش ظل ممدود باری

پناهده گر که جوید لوائی

۵

اجابت بنام حسین است از حق

که از اضطرار کند کس دعائی

۶

بود تا که مفتوح و ملجا جنابش

مبر جز بوی گر بری التجائی

۷

که آسان شود مشکلی بر خلایق

جز از دست و بازوی مشگل گشائی

۸

که باشد حقش خون‌بها جد پیمبر

ولی باب و مادرش خیرالنسائی

۹

به مهرش بدار آدمیزاده یکدل

بر آدم نمی‌رفت هرگز خطائی

۱۰

گر ابلیس از رفعتش بودی آگه

نمی‌کرد از آن سجده هرگز ابائی

تصاویر و صوت

نظرات