صغیر اصفهانی

صغیر اصفهانی

شمارهٔ ۱۱۲

۱

اکنون که بهار آمد و ایام به کام است

در باغ گه بوسه زدن بر لب جام است

۲

دانند حلال از چه سبب خون کسان را

آن قوم که در مذهبشان باده حرام است

۳

گر خلق همه در پی ترتیب کلامند

گوش دل ما در پی تأثیر کلام است

۴

از عقل نبرده است کسی راه به مقصود

صد شکر که ما را به کف عشق زمام است

۵

عشق است چو عنقا و نشیمن بودش قاف

عقل است چو عصفور و مقامش لب بام است

۶

هر کار که اتمام پذیرفته به عالم

نیک ار نگری از مدد عشق تمام است

۷

بی‌عشق صغیرا نرسد کار به اتمام

آن کار که بی‌عشق تمام است کدام است

تصاویر و صوت

نظرات