صغیر اصفهانی

صغیر اصفهانی

شمارهٔ ۲۲۵

۱

دانی که دل بدلبر جانی چسان رسید

کوشید در طریق طلب تا بجان رسید

۲

تا هر دو کون را ننهادیم زیر پای

کی دست ما بدامن آندل ستان رسید

۳

تیغی است ابرویش که از آن تیغ هر کسی

مقتول شد بزندگی جاودان رسید

۴

آمد خیال یار ببر از شرار عشق

ای دل کباب شو که بما میهمان رسید

۵

خود را رسان بقافلهٔ عشق زانکه رست

از غول نفس هر که بدان کاروان رسید

۶

آنرا که زاهدش بهمه عمر خود نیافت

بر ما دمی ز رأفت پیر مغان رسید

۷

آورد هر که دامن پیر مغان بکف

الحق که چون صغیر ببخت جوان رسید

تصاویر و صوت

نظرات