
صغیر اصفهانی
شمارهٔ ۲۹۲
۱
ای دیده و دل هر دو بدار تو شایق
آزاد گرفتار تو از قید علایق
۲
روی تو چو خورشید هویداست و لیکن
هر دیده نباشد بتماشای تو لایق
۳
هر کس که چو من دیده بروی تو کند باز
جا دارد اگر چشم بپوشد ز خلایق
۴
عشق تو بنازیم که فایق بفلک شد
با اینکه فلک بر همه کس آمده فایق
۵
جز دفتر دل کان رقم خامهٔ صنع است
از هیچ کتابی نشود درک حقایق
۶
مانند صغیر آی سوی میکده زاهد
کز مدرسه حاصل نشود کشف دقایق
نظرات