صغیر اصفهانی

صغیر اصفهانی

شمارهٔ ۸۸ - تاریخ

۱

زهی آزاد آن مرد هنرور

که خود نخل سعادت را بود بر

۲

بکاری کرد سعی و داد انجام

که بهر هرکس آن نبود میسر

۳

ز چندین رشته سادات مکرم

که یک روحند در بسیار پیکر

۴

ز اولاد حسین و نسل سجاد

ز هر شهر و ز هر سامان و کشور

۵

زمان جست و مکان فهمید و بنوشت

ز هر یک شرح مبسوطی بدفتر

۶

نه دفتر بلکه میشاید بگویم

گلستانی پر از گلهای احمر

۷

نه دفتر بلکه می‌زیبد نویسم

که دریائی پر از رخشنده گوهر

۸

نه دفتر بلکه جا دارد بخوانم

مر آن را آسمانی پر ز اختر

۹

بدفع چشم بد زین کثرت نسل

همی جبریل گفت الله اکبر

۱۰

عرض پر شد چو آن دفتر سراپا

ز اسم و رسم اولاد پیمبر

۱۱

صغیرش از پی تاریخ گفتا

در او بین راز اعطیناک کوثر

۱۳۶۸

تصاویر و صوت

نظرات