
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۱۱۶
۱
ساقی بیار باده که ایام دی رسید
گر دی رسید شکر خدا را که می رسید
۲
تا کی درنگ می به قدح کن زخم ببین
انگور رفت کی به خم و باده کی رسید
۳
یار آمد و رقیب رسید از قفای او
آمد اگر چه عمر اجل هم ز پی رسید
۴
آمد بهار و رفت بهار من از کنار
یعنی بهار عمر مرا فصل دی رسید
۵
دامان وصل وی نرسد گر بدست من
گیرم که پای من به سر کوی وی رسید
۶
شیرین و لیلی است چو مطلب دگر چه سود
خسرو به ار من آمد و مجنون به حی رسید
۷
مائیم و شوق او که به سر منزل وصال
هر کس که کرد مرحله ی شوق طی رسید
۸
چون من (سحاب) زار چرا نالد این قدر
گرنه حدیث درد دل من به نی رسید
تصاویر و صوت

نظرات