
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۲۱۷
۱
ز اطراف گلستان تو روئیده خار حیف
آورده خار گلبن حسنت به بار حیف
۲
از بس حذر نکردیم از آه دل کنون
از دود آهم آئینه ات گشته تار حیف
۳
شد غنچه ی لب و گل رویت نهان ز خط
زان غنچه صد دریغ وز آن گل هزار حیف
۴
آمد به بار گل بسی آری، در این چمن
بیش از دو روز لیک نماند به بار حیف
۵
باشد اگر چه فصل بهار از پی خزان
لیک این خزان نباشدش از پی بهار حیف
۶
تا جیش خط به عرصه ی حسن تو تاخته است
پنهان شده است مهر رخت در غبار حیف
۷
پوشید از (سحاب) ز بس رخ کنون تو را
زیر سحاب خط شده ماه عذار حیف
تصاویر و صوت

نظرات