
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۳۳ - مدیحه
۱
از جرعه جام گوهری لؤلؤ لا لا ریخته
یا دست ساقی بر ثری عقد ثریا ریخته
۲
ریزد خم از جوش شراب از حلق یاقوت مذاب
این بحر جوشان بین کز آب آتش بر اعضا ریخته
۳
آن لعبت ترسانگر از لب مسیح آسانگر
و آن آب آتش سانگر آب مسیحا ریخته
۴
از خوی نگار سیمتن دارد به مه عقد پرن
وز طره بر برگ سمن مشک مطرا ریخته
نظرات