
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۱۰۱
۱
نالهٔ ما چون جرس شایستهٔ تأثیر نیست
همچو مخمل خواب ما را طالع تعبیر نیست
۲
روی دل هرگز نمیبیند ز ما آشفتگان
همچو داغ آینه، داغی که ناخن گیر نیست
۳
شعلهایم و این خزان ما بهار عمر ماست
همچو می هرچند عاشق کهنه گردد، پیر نیست
۴
دامن گلچین فراخ است ای اسیران قفس
گر گلی خواهید، او را از شما تقصیر نیست
۵
چوب گل کی میکند اصلاح من، چون کرده است
بوی گل دیوانهام، خود کرده را تدبیر نیست
۶
در طلسم حیرتم دارد جنون دل سلیم
راه بیرون رفتنم از کوچهٔ زنجیر نیست
نظرات