
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۱۷۷
۱
رنگ سخنت زان لب جان پرور سرخ است
رنگین بود آن نقل که از شکر سرخ است
۲
آن لعل که در گوش تو ای زهره جبین است
بر خرمن ما سوختگان اخگر سرخ است
۳
از موج سرشکم چو پر طایر بسمل
مرغان هوا را همه بال و پر سرخ است
۴
از سوختنم دامان آفاق لبالب
چون سوده ی شنجرف ز خاکستر سرخ است
۵
احسان جهان هر چه بود شکوه ندارد
هر زر که برآرند ز آتش، زر سرخ است
۶
پرهیز سلیم از دل افروخته ی ما
دوزخ شرری ز آتش این مجمر سرخ است
تصاویر و صوت

نظرات