سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۲۰

۱

تجلی بر نمی تابی، ز بی تابی چه سود اینجا

که موسی هم تمنا کرد و خود را آزمود اینجا

۲

درین مجلس چه طرفی کس ز عشرت می تواند بست

که در پیمانه می شور است از چشم حسود اینجا

۳

غمش را از عدم با خود دل ما در وجود آورد

در آنجا زخم را بستیم و خون او گشود اینجا

۴

بود در ماتم لب تشنگان، دریای نیل است این

که چون فیروزه گوهر از صدف خیزد کبود اینجا

۵

سبکروحان شوق او گرانجانی نمی دانند

رود بر باد پیش از شعله خاکستر چو دود اینجا

۶

سلیم آخر ازین دارالشفا نومید برگشتم

به امید دوا تا چند بتوان خسته بود اینجا؟

تصاویر و صوت

نظرات