
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۲۲۰
۱
پی شکستن پیمان بهانه بسیار است
گرم خموش نسازی فسانه بسیار است
۲
به هند، شعلهٔ آه ضعیف من چه کند
که چون قلمرو تقویم، خانه بسیار است
۳
ستارگان همه غارتگران سامانند
بهوش باش که موش خزانه بسیار است
۴
ز حرفم آنچه نفهمی به لطف خود بگذر
زبان موی شکافان چو شانه بسیار است
۵
سری به حرف محبت سلیم اگر داری
به خاطرم غزل عاشقانه بسیار است
نظرات