سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۲۶

۱

‎تویی که تیغ چو آب تو کشته آتش را

به زهر چشم، عتاب تو کشته آتش را

۲

ز باد، آتش اگرچه همیشه زنده شود

نسیم طرف نقاب تو کشته آتش را

۳

به خون گرم گر آلوده است نیست عجب

به تیغ موجب شراب تو کشته آتش را

۴

به سوختن بردم عشق، خوش تماشایی ست

به جرم این که کباب تو کشته آتش را

۵

مجال لاف زبان آوری به شعله نداد

سلیم، طبع چو آب تو کشته آتش را

تصاویر و صوت

نظرات