سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۳۰

۱

در قفس رفته چو قمری چمن از یاد مرا

بهتر از سرو بود سایهٔ صیاد مرا

۲

همنشین، ضعف من افزون شود از سیر چمن

باخبر باش که ناگه نبرد باد مرا!

۳

به عیادت نرود بر سر بیمار‌، اجل

دوستی نیست اگر یار کند یاد مرا

۴

سرنوشتم چه به کار است چو می‌دانم کار

نیستم طفل که سرخط دهد استاد مرا

۵

نیست افسوس چراغی که نماید روشن

که درین خانهٔ تاریک چه افتاد مرا

۶

دم آبی که جهان قسمت من کرد سلیم

گه به بنگاله برد، گاه به بغداد مرا

تصاویر و صوت

نظرات