
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۳۲۵
۱
در مقام بی خطر، آزادگان را خواب نیست
جوهر آیینه را دلگیری از گرداب نیست
۲
واصلان عشق را نبود به غیری احتیاج
طاعت اهل حرم را قبله و محراب نیست
۳
دل درون سینه ام می رقصد از حرف وطن
هیچ سازی ماهیان را چون صدای آب نیست
۴
فیض بر قدر عمل باشد که از باغ بهشت
جز نشان خون گلی در دامن قصاب نیست
۵
عاشقان را نیست بیم از فتنه ی دور جهان
ماهیان بحر را اندیشه از سیلاب نیست
۶
سایه ی یار از سر عاشق مبادا کم سلیم
بر سر مستان گلی به از گل مهتاب نیست
نظرات