
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۳۶۲
۱
عمرها رفت و نشد نام زلیخایی بلند
یوسفی کو تا شود در مصر غوغایی بلند
۲
جان فشانی در هوای سروقد او خوش است
خاک اگر بر سر کند کس، باری از جایی بلند
۳
بی نیازی بین که گر صد خلد از پیشم گذشت
گردنم هرگز نشد بهر تماشایی بلند
۴
هر طرف دیوانه ای زنجیر خود را بگسلد
گر چو ماه نو کند ابرو به ایمایی بلند
۵
مردم از سرگشتگی در وادی عشق و نکرد
گردبادی دست از دامان صحرایی بلند
۶
شهرت ار خواهی سلیم از کوی خوبان پا مکش
هر کسی را می شود آوازه از جایی بلند
نظرات