
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۳۸۰
۱
عشق دلها را به آن زلف چو سنبل میدهد
زلف چون دلگیر میگردد، به کاکل میدهد
۲
گل شکفت و در چمن بازار سودا گرم شد
باغبان ساغر ز ما میگیرد و گل میدهد
۳
همچو مستان هر نفس جامی ز روی دوستی
گل ز گل میگیرد و بلبل به بلبل میدهد
۴
عشق گوید با تو دارم کارها در وقت مرگ
موج دریا وعده ما را بر سر پل میدهد
۵
صورت چین است پنداری نگار ما سلیم
هر نگاه گرم او یاد از تغافل میدهد
تصاویر و صوت

نظرات